مطالعه مقررات بیمه تکافل درکشورهای منتخب وارائه پیش نویس قوانین ومقررات لازم برای ایجادنظام تکافل
1402/10/09 |
گروه پژوهشی مطالعات اسلامی بیمه-فاطمه آزادبخت
|
دکتر عزیز احمدزاده، وحیده نورانی، زهرابردال
|
شماره 169 |
خلاصه مدیریتی
نهاد تکافل، ترتیباتی مبتنی بر تعاون است که طبق آن، اعضا (تکافل گزاران) برای اهدافی از جمله تامین مزایای مالی مشترک و جبران زیان اعضا یا ذینفعان آنها، در صورت وقوع تحقق خطراتی از پیش معین، توافق می کنند. بنابراین، تکافل نوعی ماهیتی مشابه بیمه متقابل و ضمانت مشترکی را دارد که در آن، گروهی از مردم، برای حمایت از همدیگر در مقابل ضرر معین، توافق میکنند. علاوه بر مفهوم تکافل در لغت، در اصطلاح، در حقوق و در فقه؛ مبانی نظری و فقهی آن نیز در فصل دو تشریح شده است. تکافل از مبناهایی مانند اخوت، اتحاد و تعاون نشات میگیرد. از نظر تاریخی نیز ریشه آن به ضمان عاقله و خصوصا ضمان جریره در زمان پیامبر اکرم (ص) مرتبط میشود که در آن، زیان فرد خسارت دیده از سوی برخی خویشاوندان دارای منافع (ارث بالقوه) جبران میشد.
با توجه به اینکه بیمه رایج نیز حمایتی مشابه را برای بیمهگذاران فراهم مینماید، مقایسه بیمه و تکافل، درک بهتری از تکافل را به دست میدهد:
- بیمههای متعارف مبتنی بر انگیزهی کسب سود بوده و سهامداران و مالکان این شرکتها برآنند تا بازده خود را به حداکثر برسانند، اما تکافل مبتنی بر انگیزهی حمایت و تامین رفاه اجتماعی مشترک است.
- بیمه عقدی معاوضی است که بیمهگذار در ازای پرداخت حق بیمه، حمایت در مقابل زیان را دریافت میکند. اما در نظام تکافل یک قرارداد میان تمام مشترکان برای تقسیم ریسکهای خود منعقد میشود. بنابراین معاوضه ای در کار نیست و مشترکان یا تکافل گذاران، با یک آورده اولیه، عضو صندوق تکافلی میشوند که برای جبران زیان مشترکان مصرف میشود.
- مانده موجودی صندوق تکافلی در انتهای دوره، متعلق به مشترکان یا تکافلگذاران است و میتواند توسط آنها برداشت، منتقل به موجودی سال بعد صندوق یا صرف امور خیریه شود. اما در بیمه رایج، مازاد حق بیمه دریافتی بر خسارات پرداختی، به عنوان سود شرکت بیمه شناسایی میشود. به همین ترتیب، در صورت بروز کسری، صندوق تکافلی قرض الحسنه دریافت کرده و بازپرداخت آن در تعهد مشترکان صندوق خواهد بود اما در بیمه رایج، زیان شناسایی میشود. بنابراین، بر خلاف بیمه که امکان ورشکستگی در صورت مواجهه با خسارات بزرگ (و عدم اتکایی کافی) را دارد، در تکافل، به دلیل آنکه زیان ناشی از خسارت وارده، به تعداد زیادی از مشترکان اصابت میکند که برای همه آنها قابل تحمل است، بنابراین صندوقهای تکافلی در مقابل بحرانها به مراتب پایدارتر از شرکتهای بیمه هستند. زیرا بر مبنای سازوکار تسهیم ریسک بین مشترکان کار می کنند و مانند بیمهها، تمام ریسکها به بیمهگر منتقل نمیشود.
- بیمههای رایج بر مبنای پیروی از اصول فنی و چارچوبهای مقرراتی فعالیت میکنند. تکافل علاوه بر رعایت این دو، تبعیت از شریعت را نیز در اولویت دارد.
تکافل به دو حوزه عمومی و خانواده تقسیم میشود. تکافل عمومی، عموما نگاه به کسب و کارها دارد و همانند بیمههای اموال، کسب و کارها و داراییها را در مقابل خطرات معین، تحت پوشش قرار میدهد. تکافل عمومی، عموما مبتنی بر قراردادهای مشارکت یکساله است. تکافل خانواده، حمایت از خانواده و اعضای آن را در دستور کار دارد و هزینههای مترتب بر آنها را جبران مینماید. نظر به ماهیت بلندمدت اقلام تحت پوشش آن (مانند پوشش فوت، ازدواج و جهیزیه، حج، تحصیل فرزندان و ...)، تکافل عموما ماهیتی بلندمدت دارد و علاوه بر کارکرد پوشش ریسک، کارکرد پساندازی نیز در آن مستتر است.
در هر الگوی تکافلی، دو صندوق شامل صندوق تکافل یا صندوق ریسک، و صندوق سهامداران وجود دارد. صندوق ریسک یا تکافل، عواید گردآوری شده از مشترکین را جمعآوری کرده و اصلیترین مصرف آن، جبران خسارات ناشی از زیانهای تعیین شده، برای مشترکین عضو صندوق است. در کنار آن، برخی مخارج دیگر مانند حق عضویت در تکافل اتکایی (یا حق بیمه واگذاری اتکایی در صورت عدم دسترسی به تکافل اتکایی مناسب) و همچنین مخارج سرمایهگذاری از آن برداشت میشود.
از آنجا که صندوق تکافل متعلق به متکافلین یا مشترکین است، نیاز است که یک متولی یا متصدی برای اداره آن صندوق توسط مشترکین تعیین شود. متصدی تکافل (شرکت تکافلی)، همانند شرکت بیمه، شخصی حقوقی است که باید صلاحیتهای حرفهای و استانداردهای نهاد ناظر برای مدیریت صندوق تکافلی را داشته باشد. تمام نهادهای ناظر برای اطمینان از توانگری متصدی تکافل به ایفای تعهدات خود، وی را ملزم به تاسیس یک صندوق مینمایند. موجودی اولیه صندوق، توسط مالکین متصدی تکافل تامین میشود و لذا به نام صندوق سهامداران شناخته میشود. جریان ورودی وجوه صندوق سهامداران، از ابتدا و به عنوان سهمی از حق اشتراک مشترکان (در الگوی وکاله) دریافت میشود. تمامی مخارج اداری، عملیاتی، مدیریتی و اجرایی مربوط به مدیریت صندوقهای تکافلی (به جز پرداخت اصل خسارت) از صندوق سهامداران پرداخت میشود. بنابراین، اگر حق الزحمه یا حق الوکاله دریافتی متصدی تکافل، از مجموع هزینههای انجام شده وی برای اداره صندوق تکافلی بیشتر باشد، به عنوان سود متصدی تکافلی شناخته خواهد شد.
نظر به وجود دو صندوق در ساختار تکافل، دو عقد نیز برای اجرای آن نیاز است. اولین مورد، عقد بین مشترکان یا متکافلین و صندوق تکافلی است. برای این ارتباط مالی، عموما از عقودی مانند وقف یا تبرع استفاده میشود که ماهیت خیرات داشته و به نیت کمک به آسیبدیدگان عضو صندوق پرداخت میشود. برای مثال، الگوی تکافلی پاکستان مبتنی بر وقف است. عقد دوم نیز بین صندوق تکافلی و متصدی تکافل بایستی جاری شود. یک رویه متداول برای این ارتباط، عقد مضاربه بوده است. در این حالت، بخشی از منابع صندوق تکافلی در قالب عقد مضاربه، جهت سرمایهگذاری به متصدی تکافل سپرده میشود و سهم عمده سود حاصل از این سرمایهگذاری، به متصدی تکافل تعلق میگیرد تا بتواند از محل آن هزینههای مدیریت صندوق تکافلی را پوشش دهد. شایان ذکر است که در تمام مدلهای تکافلی، منابع صندوق تکافلی در قالب مضاربه برای کسب سود و تقویت صندوقها مورد بهرهبرداری قرار میگیرد، اما در الگوی موسوم به مضاربه، اولا سهم متصدی تکافل به عنوان به کارگیرنده سرمایه، به میزان چشمگیری بیشتر از سایر الگوها است و ثانیا، متصدی تکافل بابت خدمات خود، مبلغ دیگری دریافت نمیکند. عقد مضاربه عمدتا در مالزی مورد استفاده واقع میشود اما به دلیل ناپایداری درآمد حاصل از مضاربه برای متصدی تکافل، استفاده از این الگو در دنیا رو به افول است.
الگوی دیگر، الگوی وکاله است که در آن، عقد بین متصدی تکافل و صندوق تکافل، عقد وکاله بوده و متصدی در ازای مدیریت صندوق، حقالوکاله دریافت مینماید. در کنار این دو الگوی اصلی، الگوهای ترکیبی نیز وجود دارند که از نزدیک کردن الگوهای یاد شده با چارچوبهای بیمه متعارف نشات میگیرند و به مدلهای وکاله ترکیبی و مضاربه ترکیبی معروفند.
نقطه عطف مدلهای تکافلی از منظر شرعی، آن است که اولا مبتنی بر عقد معوض نیستند و لذا شبهات وارده بر بیمه متعارف، یعنی همان غرر و میسر (قمار) و ربوی بودن، در عقود تکافلی اهمیت کمتری دارد، ثانیا، با تفکیک عملیات مدیریت ریسک در قالب دو صندوق تکافلی و صندوق سهامداران، تمامی منافع مشترکین/متکافلین از منافع متصدیان تکافل تفکیک میشود. این امر هم سود و زیان شرکت تکافلی را از ضریب خسارت صندوق تکافلی تفکیک میکند و از این طریق شبهات شرعی مربوطه را مرتفع مینماید، هم شفافیت فعالیت صندوق را به دنبال دارد. البته در مدلهای هیبریدی، متصدی تکافل نیز بر مبنای توافق قبلی، از مازاد صندوق تکافلی سهم میبرد که همانطور که گفته شد، به بیمههای رایج نزدیکتر است.
در تکافل خانواده، علاوه بر دو صندوق یاد شده، یک صندوق سومی هم به نام PIF یا صندوق مشترکان وجود دارد. این صندوق، که میتواند به تفکیک هر یک از مشترکان نیز تعریف شود – یا هر یک از مشترکان دارای یک حساب مشخص در آن باشند- همانند اندوخته بیمه گذاران بیمه عمر در بیمههای متعارف عمل میکند. از آنجا که تعهدات تکافل خانواده بلندمدت بوده و مستلزم تشکیل یک سرمایه برای پرداخت در زمان فوت یا سررسید قرارداد تکافل یا تحقق رویداد معین شده در قرارداد است، منابع گردآوری شده، پس از کسر سهم مشارکت مربوط به ریسکهای کوتاهمدت، در صندوق یادشده اندوخته میشود. در ادامه، متصدی یا اپراتور تکافل بر مبنای قرارداد مضاربه، منابع صندوق مشترکان را در پروژههای سرمایهگذاری سودآور منطبق با شریعت سرمایهگذاری کرده و از این محل، سرمایه مشترکان تکافل خانواده را رشد میدهد تا در زمان مورد نیاز، اصل و سود سرمایه را به آنها برگرداند. این جنبه از بیمههای تکافل خانواده، تقریبا در تمامی الگوهای یاد شده قبلی، مشابه است.
قراردادهای تکافل همانند بیمهنامههای رایج، دارای بخشهایی مربوط به تعاریف، خطرات تحت پوشش یا مزایا، و استثنائات هستند. برای آنکه صندوق تکافلی زودتر به هموارسازی ریسک (طبق قانون اعداد بزرگ) برسد و همچنین محاسبات مالی آن سادهتر بوده و امکان تسهیم ریسک بین رشتههای تحت پوشش نیز فراهم شود، به تفکیک رشتههای بیمه مورد درخواست، صندوق تکافلی مجزا ایجاد نمیکند، بلکه یک صندوق را برای تمام ریسکهای عمومی، و یک صندوق را برای تمام ریسکهای خانواده در نظر میگیرد ولی
سهم مشارکت یا حق تکافل دریافتی از مشترکان را بر مبنای میزان درخواست آنها برای بهره مندی از پوششهای بیمهای تعیین مینماید. مزیت این چارچوب آن است که در صورت بروز ضریب خسارت بالا در یک رشته، از ذخیره مربوط به سایر رشتههای موجود در آن صندوق نیز میتوان برای جبران زیان مشترکان استفاده کرد که همانند یارانه متقاطع بین رشتههای بیمهای داخل شرکتهای بیمه عمل میکند و چون ماهیت وجوه صندوقهای تکافلی تبرع و خیرات است، ایراد شرعی نیز نخواهد داشت.
برای عملیاتی کردن تکافل و اطمینان نهادهای ناظر از عملکرد صحیح و سالم آن، به قوانین و مقرراتی در این حوزه نیاز است. مالزی از کشورهای پیشرو در تدوین و تصویب قانون در این زمینه بوده است. قانون تکافل آن کشو پس از چند سال اجرا، در سال 2013 مورد بازنگری کامل قرار گرفته و در کنار موضوعات اسلامی دیگر، تحت قانون خدمات مالی اسلامی، تصویب و ابلاغ شده و توسط نهاد ناظر آن کشور (بانک نگارا) اجرا میشود. بر این مبنا، چارچوب عملیاتی تکافل مالزی (به عنوان آیین نامه زیرمجموعه قانون آن کشور) بر مبنای اقتضائات کشور بومیسازی شده و به عنوان بخشی از خروجی این تحقیق ارایه شده است. این مستند، تمام جنبههای عملیات تکافل اعم از تعاریف و اصلاحات ،فرایند ایجاد چارچوب ، فرایند تاسیس و فعالیت صندوقهای تکافل، نحوه ساختار بندی محصول، فرایند ارزیابی ریسکهای تکافل ، شرکتهای تکافل اتکایی، فرایند سرمایهگذاری صندوقهای تکافل موارد فسخ و بازخرید تکافل نامه ،مدیریت ادعای خسارت ،حق مدیریت صندوقهای تکافل، فرایند مدیریت در هزینههای اجرا، مدیریت مازاد منافع در صندوق ریسک، فرایند جبران کسری و زیان در صندوقهای تکافل و داراییهای صندوقهای تکافل را در بر میگیرد.
در خصوص چارچوبهای ارزیابی و پذیرش ریسک شرکتهای تکافلی، هیات خدمات مالی اسلامی (IFSB) دارای چارچوبهای متعددی است که پیشنهاداتی در خصوص نحوه ارزیابی و پذیرش ریسکهای تکافلی، مدیریت انواع ریسکهای شرکتهای تکافلی و استانداردهای حسابداری مربوط به ثبت رویدادهای مالی شرکتهای تکافلی را ارایه میکند. با توجه به یکسان بودن جامعه هدف شرکتهای بیمه و تکافل، مبنای فنی استانداردهای یاد شده همانند شرکتهای بیمه است اما الزامات فنی خاص شرکتهای تکافلی و چارچوب های ارتقای شفافیت و رعایت شریعت به آنها اضافه شده است. مبنای نظارت مالی آنها، سرمایه مبتنی بر ریسک یا RBC است. چارچوبهای ارزیابی و پرداخت خسارت و فرآیندهای اجرایی آن در شرکتهای تکافلی نیز بررسی شده است که کلیت آن همانند شرکتهای بیمه است.
در خصوص تحلیل قوانین تکافلی کشورها، نظر به اینکه مطالعات زیادی در خصوص قانون تکافل مالزی قبلا صورت گرفته است، برای پرهیز از تکرار، در فصل آخر، بر قوانین پاکستان (پرجمعیتترین کشور مسلمان دارای قانون تکافل) و افغانستان (دارای جدیدترین قانون تکافل) تمرکز شده است و فقط مروري بر مباحث تكافل در قانون خدمات مالي اسلامي مصوب 2013 و قانون تكافل مالزي مصوب1984 خواهيم داشت. مقایسه دو قانون افغانستان و پاكستان، نشانگر آن است که قانون افغانستان از جنبههایی مانند تعلیق مجوز و احیای شرکت غیرفعال، حداقل سرمایه تاسیس، ساختار شرکت تکافلی و جزئیات صندوقها، کاملتر بوده و میتواند برای تکمیل مقررات داخلی مدنظر قرار گیرد. در مقابل، قانون پاکستان، دارای پیوستهایی مانند فرمهای درخواست مجوز شرکت تکافلی (متصدی تکافل) و مقررات سرمایهگذاری متصدیان تکافل است.
در انتها، یادآوری مینماید که مطالعه حاضر، بر مبنای بضاعت تیم تحقیق و با توجه به محدودیتهای موجود صورت گرفته است و ضمن اذعان به کامل نبودن آن، امید است که بتواند به اجرای تکافل در کشور کمک نماید. تدوین پیشنویسهای قوانین و مقررات مختص تکافل، مستلزم صرف زمانی دیگر است که ان شاالله پس از اختتام این مطالعه، در قالب طرح پژوهشی دیگر که مکمل این طرح باشد، در دستور کار پژوهشکده بیمه قرار خواهد گرفت.
|