پایین بودن ضریب نفوذ بیمه و به تبع آن تقاضای ناکافی از چالشهای اصلی صنعت بیمه است که نیازمند شناسایی عوامل موثر بر آن و مقابله با آنها است. طبیعتا این عوامل برخاسته از عملکرد و رفتارهای متفاوت بازیگران اصلی این صنعت یعنی عرضهکنندگان و مصرفکنندگان است. اقتصاد نئوکلاسیک به کمک مدلهای مبتنی بر رفتار عقلانی، در بسیاری از موارد توانسته است رفتار اقتصادی بازیگران صنعت بیمه را توضیح دهد؛ اما شواهدی وجود دارد که افراد در موقعیتهای مختلف لزوما بر اساس رفتار عقلانی عمل نمیکنند. در نتیجه تصمیمگیری و سیاستگذاریهای برخاسته از مدلهای مبتنی بر اصول عقلانی منجر به نتایج و اهداف موردنظر نمیشوند.
بنابراین شاید بتوان به کمک بینشهای اقتصاد رفتاری به شناسایی ناسازگاریهای رفتار مصرفکننده با اصول انتخاب عقلانی و تغییر رفتار مصرفکنندگان در صنعت بیمه پرداخت. آشنایی با برخی مفاهیم بنیادین اقتصاد رفتاری برای شناخت بیشتر ارتباط اقتصاد رفتاری و صنعت بیمه بسیار راهگشا است. از جمله این مفاهیم میتوان به واژگونی ترجیحات، ترجیحات حالنگر و به صورت کلی نگرش نسبت به ریسک و نااطمینانی اشاره کرد. در این گزارش ضمن توضیح هر یک از این مفاهیم تبیین میشود که چگونه توجه به این مفاهیم در طراحی بیمهنامهها میتواند بر رفتار مصرفکنندگان اثرگذار باشد.
مدلهای بسیاری بهمنظور استفاده از بینشهای اقتصاد رفتاری برای متخصصان طراحی شده است. یکی از مدلهای رایج EAST است که بر مبنای چهار اصل آسانی، جذابیت، اجتماعی و زمانمند بودن بنا شده است و بهرهگیری از آن هنگام طراحی بیمهنامهها میتواند باعث تغییر رفتار مصرفکنندگان و افزایش تقاضا در صنعت بیمه شود که در انتها معرفی شده است.
|