خلاصه مدیریتی
نابرابری فزاینده اجتماعی، برحسب درآمد و ثروت، به یک«مسئله تعیینکننده زمان ما» تبدیلشده است (باراک اوباما). شیوع جهانی بیماریCOVID-19 هم به این چالش افزود زیرا احتمالاً این همهگیری تأثیرات اقتصادی و اجتماعی طولانیمدت در مقیاس جهانی به دنبال خواهد داشت، ازجمله محدودیتهای مالی بسیار جدی برای دولتها ایجاد میشود و این امر معضلی برای مقابله با نابرابری اجتماعی و فقر روزافزون خواهد بود.
آزادسازی و مقررات زدائی، نابرابری بین کشورها را کاهش داده اما به توزیع نابرابرتری در داخل کشورها ختم شده است.
|
مفهوم نابرابری آنچنانکه در پرفروشترین کتاب توماس پیکتی «سرمایه در قرن بیست و یکم» تحلیلشده، راه پرپیچ وخمی را از دنیای دانشگاه به خط مقدم سیاست به نمایش گذاشته است. هدف از این تأکید این است که بررسی دادههای مربوطه نشان میدهد که افزایش نابرابری در درآمد و ثروت تنها یکروند جهانی و همهگیر نیست، بلکه باید در سطح کشوری که درآنجا سیاستهای داخلی قادر به ایجاد تغییر هستند موردبررسی قرار گیرد. دهه 1980 بهعنوان نقطه عطفی برای نابرابری شاهد تغییرات عمده در سیاستها مانند اصلاحات ریگان-تاچر در جهان غرب و آغاز آزادسازی و کاهش مقررات دست و پاگیر در تجارت چین و هند بود.
برای شرکتهای بیمه، یکی از مهمترین جنبههای نابرابری اجتماعی، تأثیر آن بر ثبات اقتصادی و تابآوری جوامع است. در سطح کلان، نابرابری بر ظرفیت اقتصاد جهت توسعۀ هموار در مسیر رشدِ بالقوه خود و به حداقل رساندن خسارات از دست دادن دارائی و درآمد در اثر شوکها تأثیر میگذارد. ازاینرو، بهوضوح به نفع صنعت بیمه است که محصولات و راهحلهایی بهمنظور کاهش نابرابری درآمد و ثروت در دستور کار داشته باشد.
از زاویه تابآوریِ «خُرد»، نابرابری بر توانایی افراد، خانوارها و مشاغل، بر اساس دسترسی نابرابر به حمایت (بیمه) یا عدم آگاهی کافی از آن (بهعنوانمثال درنتیجه بیسوادی مالی)، در مقابله با حوادث غیرمترقبه تأثیر میگذارد. یک مثال شاخص «نابرابری سلامت» با پیامدهای مربوط به امید به زندگی و سلامت است. مثال دیگر در این زمینه، دسترسی نابرابر به حمایتها در مقابل خطرات و بلایای طبیعی و حوادث غیرمترقبه است: در فقیرترین کشورهای دنیا تقریباً تمام خسارتها و زیانهای فاجعهبار ناشی از بلایای طبیعی خارج از پوشش بیمهای باقی میماند درصورتیکه در کشورهایی با درآمد بالا، این سهم (شکاف محافظتی) زیر 50% است. پیشبینی میشود که باگذشت زمان، تغییرات اقلیمی وضعیت نابرابری اجتماعی در کشورهای کمدرآمد را تشدید خواهد کرد. در این زمینه، بیمه مخاطرات آب و هوایی یک زمینۀ فعالیت نوظهور است که در آن راه حلهای ابتکاری برای تعدیل این آثار طراحیشده است.
از بیمه اجتماعی میتوان بهعنوان ابزاری برای باز توزیع ثروت و درآمد از ثروتمندان به نفع فقرا استفاده کرد. اگرچه بیمه های خصوصی در قدم اول برای رفع نابرابری اجتماعی طراحی نشده؛ اما ارتباط آن با توزیع درآمد و ثروت آشکار است: وقتی فجایعی مانند مرگ زودرس یا ازکارافتادگی نانآور اصلی یا اخراج از شغل رخ میدهد، خانوارها درآمد یا توانایی تأمین مالی خود را از دست میدهند. چنین شوکها و پیامدهای ناگوار بیش از همه فقیرترین افراد را تحت تأثیر قرار میدهد، به دلایل فوق و از دیدگاه سیاستگذاری عمومی، بیمه های خصوصی هم میتوانند ابزاری مؤثر برای از بین بردن و یا تعدیل نابرابری اجتماعی تلقی شوند.
لذا راه حلهای بخش خصوصی بهطور مؤثر برنامههای بیمه اجتماعی باز توزیعی را تکمیل میکند. علاوه بر این، بهویژه در کشورهای درحالتوسعه، جمعآوری حق بیمه، ارائه و تسویه ادعاهای خسارت از طریق روشهای نوآورانه (برای مثال از طریق تلفنهای همراه) میتواند پوشش را فراتر از کارمندان بخش رسمی گسترش داده و شامل افرادی شود که در نبود این شیوهها، از برنامه های بیمه اجتماعی کنار گذاشته میشدند. بهطورکلی، در کشورهای درحالتوسعه، به دلیل ضعف ظرفیتهای مالیاتی و عدم اعتماد به برنامه های دولت-محور، طرحهای عمومی مستقل ممکن است مؤثرترین روش برای پوشش خطرات فردی نباشد.
اگرچه بهطور ضمنی پذیرفتنی است که بیمههای بازرگانی میتواند مکمل برنامههای عمومی درزمینۀ کاهش خطر فقر و آسیبپذیری و افزایش اختلاف در درآمد و ثروت باشد اما تحقیقات اندکی در مورد اثبات این فرضیه وجود دارد. لی و همکاران (2017) بر اساس دادههای بین کشوری (فراملی)، سعی کردهاند پیوند بین توسعۀ بازار بیمۀ بازرگانی و نابرابری را تبیین کنند. این تحقیق نشان داد که بیمۀ عمر (که تهدیدات موجود مانند مرگ زودرس و ازکارافتادگی دائمی را پوشش میدهد) نقش مهمی در کاهش نابرابری اجتماعی نسبت به بیمههای غیرزندگی ایفا میکند و بهطور مشخص این دسته اخیر بیمه، ارتباط بیشتری با افزایش رشد اقتصادی دارد.
بیمه زندگی در مقایسه با بیمه های غیرزندگی نقش مهمی در کاهش نابرابری اجتماعی دارد، در عوض بیمههای غیر زندگی برای ارتقاء رشد اقتصادی اهمیت بیشتری دارند.
|
تحقیقات موردی در برخی کشورها نشان میدهد که بازماندگان و ذینفعان ثانوی فاقد بیمه، نسبت به افراد دارای بیمه زندگی، در معرض خطر فقر بیشتری هستند. تحقیق دیگری نقش پایدارکنندگی ثروت و درآمد در مقرری دورهی بازنشستگی را نشان میدهد. خانوارها میتوانند با سرمایهگذاری در بیمه مستمری به ثروت بیشتری دست یابند که مؤید این واقعیت است که افراد بدون مستمری شخصیِ بیمه عمر، در برابر مخاطره و ریسک، علاوه بر آنچه تحت عنوان مزایای بازنشستگی اولیه تحت پوشش قرار میگیرند، مجبورند قبل از بازنشستگی مصرف کمتری داشته و پساندازها و سرمایههای خود را در قالب دارایهایی به شکل نقدینگی افزایش دهند.
دوره و محیط پسا کرونا زمینه مناسبی برای شرکتهای بیمه جهت پیشنهاد اشکال جدید مشارکت و همراهی با بخش عمومی فراهم کرده است.
|
یکی دیگر از مخاطرات عمده و جدیدتری که تعداد بیشتری خانوار را درگیر خود میسازد، از دست دادن شغل و اخراج است. درواقع، میتوان از طریق راهحلهای (در درجه اول) بخش عمومی با آن مقابله کرد. مانند بیمه دستمزد، که مکمل درآمد موقت برای کارگرانی است که پس از استخدام مجدد با کاهش حقوق مواجه میشوند، این سیاست بهطورکلی کارگرانٍ با درآمد پایین تا متوسط را هدف قرار داده و بنابراین شکاف درآمدی این کارگران با کارگران پردرآمد را کاهش میدهد. حتی اگر بیمه دستمزد به چالش سیاسی (مثلاً در ایالاتمتحده) تبدیلشده باشد، ارتباط عملی آن در حد موارد محدود باقی میماند. از طرف دیگر، مفاهیم و ایدههایی در بخش خصوصی وجود دارد که هنوز هم آزمون جدی نشدهاند از آن جمله میتوان به بیمه زندگی اشاره کرد که هدف آن پوشش دادن مخاطرات اقتصادی طولانیمدت برای افراد با حقوق ثابت ماهانه در هر حرفه عمده و رسته شغلی است. برای جلوگیری از مخاطرات اخلاقی (و سوءاستفادههای احتمالی) باید در طراحی بیمه نامه های زندگی، سیاست و رویکرد بیمه افراد در برابر مخاطرات جمعی، مانند کاهش درآمد مردم و از دست دادن شغل افراد، لحاظ شود.
به ویژه، با توجه به نابسامانی مالی ناشی از کووید 19، راهکار بیمههای بازرگانی بهطور بالقوه میتوانند نقش زیادی در تکمیل برنامه های رو به رشد بخش دولتی، برای مثال، از طریق مشارکتهای بخش عمومی- خصوصی (PPPs)که سابقه اثباتشدهای در زمینه شروع به کار طرحهای بیمه ای توجیه پذیر با مشارکت بخش خصوصی دارند، داشته باشند. این چشم انداز نهتنها فرصتهای تجاری را برای بیمه ها فراهم میکند بلکه حتی میتواند نقش صنعت بیمه را در ایجاد ثبات درروند رشد اقتصادی و حتی جلوگیری از بروز ناآرامیهای اجتماعی و فشار و خشونت سیاسی نمایان سازد.
بهمنظور استفاده از این پتانسیل، به بیمه گران توصیه میشود اقدامات زیر را مدنظر قرار دهند:
· فعالانه با بخش دولتی تعامل و همکاری داشته باشید تا رویکردهای مکمل حمایتی را بررسی کنید:
دوره پساکرونا با محدودیتهای شدید مالی و افزایش آگاهی شهروندان از ارزش زندگی، سلامت و حمایت از درآمد، زمینه مناسبی را برای بیمهها فراهم میکند تا اشکال جدیدی از مشارکت و همکاری با بخش دولتی را پیشنهاد دهند.
· تلاشها برای نوآوری در محصولات را تسریع کنید:
برای ارائه خدمات بهتر به گروههای مختلف مشتریان، بهویژه آنهایی که در معرض شوکهای اقتصادی و آسیبپذیر هستند، بیمهگرهای دوراندیش و آیندهنگر چیزی بیش از کوچکسازی محصولات سنتی انجام میدهند. پاسخهای نوآورانه شامل سیاستهای قابلاندازهگیری یا پارامتری است که توسط تغییرات یک شاخص قابل رصد است و با بیشترین میزان شفافیت، (تعهدات) پرداخت به بیمهگذار را انجام میدهد.
· برای طرح موضوع بیمه فراگیر با در نظر گرفتن کارگران بخش غیررسمی، فنّاوری را به خدمت بگیرید؛
فناوری میتواند به ارتقای جذابیت، قیمت مناسب و دسترسی به محصولات بیمه، کمک زیادی نماید.
· ترویج سواد مالی و بیمهای باهدف کاهش نابرابری:
نتایج تجربی تحقیقات مختلف نقش سواد مالی در کمک به افراد فقیر درزمینۀ بهبود وضعیت اقتصادی، تقویت تابآوری و کاهش فقر را نشان میدهند.
سیاستگذاران و تدوینکنندگان مقررات نیز میتوانند توصیههای زیر را مدنظر قرار دهند:
• در اقتصادهای پیشرفته؛
استفاده از سازوکارهای کاهش و انتقال ریسک خصوصی برای کاهش فشار فزاینده بر روی طرحهای تأمین اجتماعی عمومی را به خدمت بگیرند. در شرایط فعلی، با توجه به شیوع کووید 19، دولتها باید فعالانه تلاش کنند تا با بیمهگران و شرکتهای آنها همکاری کنند تا تلاشهای هماهنگ بیشتری درزمینه ارتقای پایدار طرحهای حمایتی متمرکز صورت گیرد. چنین تلاشهایی باید مبتنی بر اعتماد متقابل و حاکمیت قانون (قطعیت قرارداد) باشد.
• در اقتصادهای درحالتوسعه؛
کاهش شکاف در تأمین اجتماعی از طریق بیمههای بازرگانی: سهم بالای بخش غیررسمی بازار کار و محدودیتهای مالی در بسیاری از کشورهای کمدرآمد، محدودیتهای ساختاری برای تأمین مالی و اجرای طرحهای دولتی ایجاد میکند. معرفی انتقال خطر مبتنی بر بخش خصوصی میتواند به گسترش دامنه طرحهای مراقبتی(در این کشورها) کمک کند.
ارائه مشوقهای نظارتی جهت تقویت بیمه فراگیر ضروری است.
|
• خطمشیها و مقررات منجر به شمولیت مالی؛ برخی نهادهای نظارتی متعهد به پیگیری تحقق اهداف شمول مالی، یعنی ارتقای دسترسی، قیمت مناسب و برابری فرصتها برای دستیابی به خدمات مالی ازجمله بیمه هستند. برای تحقق چنین تعهداتی، وجود انگیزهها و مشوقهای نظارتی برای تقویت رشد بیمه فراگیر امری ضروری است.