تهیه شاخصهای ریسک پروفایل ریسکهای دریایی در راستای بیمسنجی ریسکهای مذکور
دکتر محسن قره خانی(استادیار موسسه آموزش عالی الکترونیک ایرانیان)
فریال فراکش(مدیر اتکایی شرکت بیمه اتکایی تهران), دکتر فاطمه عطاطلب(رئیس اداره امور پژوهشی و آموزشی پژوهشکده بیمه), محمدرضا شارقی
خلاصه مدیریتی
صنعت دریایی بهعنوان ستون فقرات تجارت جهانی، نقش اساسی در انتقال کالاها و محصولات در سراسر جهان ایفا میکند. با وجود اهمیت بالای این صنعت، عملیات دریایی با مجموعهای پیچیده از ریسکها و چالشها مواجه است که میتوانند تأثیرات جدی بر ایمنی، کارایی و پایداری آن داشته باشند. مدیریت مؤثر این ریسکها نه تنها برای جلوگیری از حوادث ناگوار بلکه برای تضمین عملکرد بهینه و حفظ رقابتپذیری در بازار جهانی ضروری است.
در پژوهش حاضر، با هدف ارائه یک مدل یکپارچه و پویا برای مدیریت ریسکهای دریایی، فرآیندی چندمرحلهای و دقیق انجام شده است. ابتدا، فاکتورهای مؤثر بر ریسکهای کشتی، باربری دریایی و انرژی دریایی از طریق بررسی جامع ادبیات و منابع معتبر شناسایی شدند. این فاکتورها شامل عوامل انسانی، فنی، محیطی و عملیاتی بودند که بهطور مستقیم و غیرمستقیم بر ایمنی و عملکرد عملیات دریایی تأثیر میگذارند.
در مرحله بعد، ریسکهای کلیدی در هر یک از سه دسته مذکور با استفاده از روشهای آماری و تحلیلهای اولیه مشخص شدند. فاکتورهایی که بیشترین تأثیر را بر ریسکها داشتند، برای تحلیلهای عمیقتر انتخاب گردیدند. سپس، با بهرهگیری از روشهای تصمیمگیری چندمعیاره، بهویژه دیمتل (DEMATEL) و فرایند تحلیل شبکهای (ANP)، فاکتورهای شناساییشده مورد ارزیابی قرار گرفتند. دیمتل به تعیین روابط علّی و تأثیرات متقابل بین فاکتورها کمک کرد، در حالی که ANP با در نظر گرفتن این تعاملات، وزن و اهمیت نسبی هر فاکتور را تعیین نمود. نتایج این مرحله نشان داد که در ریسک کشتی، عامل انسانی بیشترین وزن را دارد که نشاندهنده اهمیت مهارت و تجربه خدمه در جلوگیری از حوادث است. در ریسک باربری دریایی، ریسک مربوط به کشتی حمل (مانند وضعیت فنی و ایمنی کشتی) بیشترین تأثیر را دارد و در ریسکهای انرژی دریایی، نگهداری و تعمیرات بهعنوان مؤثرترین فاکتور شناسایی شد که بر اهمیت برنامههای منظم نگهداری تأکید میکند.
برای درک بهتر تعاملات پیچیده بین ریسکها، از روش سیستمهای پویا استفاده شد. این مدل شامل نمودارهای علت و معلولی و جریان است که روابط متقابل و حلقههای بازخورد بین فاکتورها را نشان میدهد. این رویکرد امکان پیشبینی رفتار سیستم در طول زمان و تحلیل سناریوهای مختلف را فراهم میسازد. چهار متغیر برونزا شامل سن کشتی، شرایط آب و هوایی، مهارت خدمه و نوع و بستهبندی محصول در مدل گنجانده شدند. تحلیل حساسیت برای هر یک از این متغیرها انجام شد تا تأثیر آنها بر ریسکهای مختلف شناسایی شود.
نتایج نشان داد که افزایش سن کشتی منجر به افزایش ریسک کشتی میشود، بهویژه در کوتاهمدت. کشتیهای قدیمیتر ممکن است با مشکلات فنی بیشتری روبهرو شوند که نیاز به نگهداری و تعمیرات بیشتری دارند. شرایط نامطلوب جوی میتواند ریسک کشتی و باربری را افزایش دهد، اما با استفاده از برنامهریزی مسیر هوشمند، میتوان تأثیرات منفی را کاهش داد و ایمنی عملیات را بهبود بخشید. مهارت و تجربه خدمه تأثیر مستقیم بر کاهش ریسکهای انسانی و عملیاتی دارد؛ بنابراین، آموزش مستمر و توسعه مهارتها میتواند به بهبود عملکرد کلی کشتی و جلوگیری از حوادث کمک کند. همچنین، محصولات حساس یا بستهبندی نامناسب میتوانند ریسک باربری را افزایش دهند؛ لذا انتخاب بستهبندی مناسب و روشهای صحیح بارگیری و تخلیه برای حفظ ایمنی بار و عملیات ضروری است.
مدل یکپارچه و پویای ارائهشده در این پژوهش، ابزاری قدرتمند برای مدیریت ریسکهای دریایی است. این مدل با شناسایی دقیق فاکتورهای مؤثر و تحلیل تعاملات آنها، امکان تدوین استراتژیهای مؤثر برای کاهش ریسکها را فراهم میکند. بهکارگیری این مدل در صنعت دریایی میتواند منجر به افزایش ایمنی، بهبود کارایی عملیاتی، کاهش هزینهها و ارتقای پایداری و رقابتپذیری شود. با تمرکز بر عوامل کلیدی مانند مهارت خدمه، نگهداری و تعمیرات و برنامهریزی مسیر، نشان داده شد که با استراتژیهای مناسب میتوان بهطور مؤثری ریسکها را کاهش داد.
برای تحقیقات آینده، پیشنهاد میشود که مدل توسعهیافته با در نظر گرفتن ریسکهای زیستمحیطی و اقتصادی گسترش یابد. همچنین، استفاده از دادههای واقعی و تاریخی برای کالیبره کردن مدل و افزایش دقت آن، از جمله مسیرهای پژوهشی مهم و ارزشمند است. توسعه ابزارهای پشتیبانی تصمیمگیری مانند نرمافزارها و سیستمهای اطلاعاتی مبتنی بر مدل نیز میتواند به مدیران در اتخاذ تصمیمات آگاهانه کمک کند.
این پژوهش با ارائه یک مدل نوآورانه، گامی مهم در جهت بهبود مدیریت ریسک در صنعت دریایی برداشته است. اهمیت این مدل در توانایی آن برای شناسایی نقاط حساس و ارائه راهکارهای عملی نهفته است. با بهکارگیری این مدل، صنعت دریایی میتواند به سطوح بالاتری از ایمنی و کارایی دست یابد و بهطور مستمر در جهت بهبود و نوآوری حرکت کند. بهاینترتیب، مدلهای پویا و یکپارچه میتوانند بهعنوان ابزارهای مؤثری در مدیریت ریسکهای پیچیده و متغیر این صنعت عمل کرده و به بهبود مستمر ایمنی و کارایی در این حوزه کمک نمایند.