خلاصه مدیریتی
در ادبیات فنی بیمههای زندگی از عبارات نرخ بهره فنی و نرخ بهره تضمینی به طور گستردهای استفاده میشود. در بسیاری از موارد این دو عبارت به جای یکدیگر استفاده شده و تمایزی بین آنها قائل نمیشوند. در واقع، نرخ بهره فنی، نرخی است که در محاسبات فنی و اکچوئری جهت محاسبه حق بیمه استفاده میشود و ماهیت نرخ تنزیل را دارد، زیرا ارزش تعهدات آتی را به زمان حال تنزیل کرده و در محاسبه حق بیمه و تعیین میزان ذخایر ریاضی مورد نیاز از آن استفاده میشود؛ اما نرخ بهره تضمینی نرخی است که بیشتر در بیمههای زندگی با جزء سرمایهگذاری مورد استفاده قرار میگیرد و نرخی است که بازده سرمایه گذاری جزء پساندازی بیمه های زندگی به آن اندازه را برای بیمهگذار تضمین میکند. با این وجود ماهیت هر دو، نرخ بهره است ولی کاربرد آنها متفاوت است. هر چند ممکن است در برخی مواقع، مقدار این دو نرخ یکسان لحاظ گردد. از طرف دیگر می توان عنوان نمود که نرخ بهره فنی مورد عمل در محاسبات نیز به نوعی نرخ بهره ای تضمینی است که بر اساس آن مزایا و حق بیمه تعیین می گردد. اگر نرخ بهره فنی پایین باشد حجم ذخایر ریاضی بالا خواهد بود که به معنای کاهش توانگری مالی است. اگر نرخ بهره فنی پایین باشد، حجم ذخایر ریاضی کم بوده و ممکن است کفاف تامین تعهدات آتی شرکت را ندهد که به معنای افزایش ریسکهای شرکت است.
با توجه به این که نرخ بهره فنی، مبنایی برای اتصال وجوه بیمههای زندگی در زمانهای مختلف است، این نرخ از لحاظ نظری با نرخهای دیگر همچون نرخ رجحان زمانی، نرخ بازده، نرخ بهره و نرخ تنزیل ارتباط پیدا میکند. نرخ رجحان زمانی، بر تصمیمات فرد برای مصرف درآمد قابل تصرف خود در زمان حال یا پس انداز آن برای مصرف در آینده، تاثیر میگذارد. افراد معمولا احتمال زنده ماندن در آینده و همچنین چشمانداز درآمدهای آتی را در قیاس با زمان حال، در نرخ رجحان زمانی خود در نظر میگیرند. بنابراین، در تعیین نرخ سود فنی، لازم است به نرخ رجحان زمانی فرد توجه شود تا محصولات ارایه شده از نظر مالی جذابیت داشته باشند. ارتباط نرخ سود فنی با نرخ بازده، از طریق اهتمام بیمهگر به تامین نرخ سود فنی از محل سرمایهگذاری منابع در اختیار تبیین میشود. نرخ بازده قابل کسب از داراییهای مختلف، مبنای نرخ بهره کالایی را تشکیل میدهد که طبق نظریه عمومی بهره کینز، تابعی از میزان منفعت قابل کسب، هزینه نگهداری و قدرت نقدشوندگی هر کالا/دارایی است. اما نرخ بهره پولی به دلیل سرعت تبدیل پول به سایر داراییها، نرخ پیشرو است و معمولا به عنوان نماینده بهترین گزینههای سرمایهگذاری در نظر گرفته میشود. به همین دلیل نیز برای محاسبه ارزش حال جریان وجوه آتی، نرخ بهره پولی به عنوان مبنای تنزیل مورد استفاده قرار میگیرد. در مورد کسب و کار بیمهگری زندگی، برای افزایش توان شرکت در این زمینه، اغلب فرضهای محتاطانهای در تعیین ذخیرهها در نظر گرفته میشود تا بدین ترتیب یک حاشیه امن قابل اتکا برای مقابله با شرایط پیشبینی نشده به وجود آید. بدین منظور، نرخهای مورد استفاده در توابع تنزیل را قدری کمتر از مقدار متوسط داخلی در نظر میگیرند و به آن «نرخ بهره فنی» نیز میگویند.
اگرچه در محاسبات بیمهای ممکن است نرخ سود فنی در طول زمان ثابت در نظر گرفته شود، اما چون در واقعیت نرخ بازده سرمایهگذاریها طی سالهای مختلف تغییر میکند، لذا نرخ بازده انتظاری که مبنای تامین تعهدات شرکت است، ثابت نبوده و آن فرض واقع بینانه نیست. بنابراین، اکچوئرها از الگوهای مختلفی به عنوان نرخ های سود فنی متغیر در سالهای آتی استفاده میکنند. که به سه دسته کلی سناریوهای معین، مدلهای تصادفی گذشتهنگر و مدلهای تصادفی ساختاری قابل تقسیم است.
سناریوهای از پیش تعیین شده نرخ سود. این سناریوها دنبالههایی از نرخهای سود آتی هستند که به همراه سایر مفروضات و با لحاظ اصل برابری در محاسبه حق بیمه و ذخایر به کار میروند. ممکن است سناریوی سادهای که صرفا اطمینان از کفایت ذخایر و حق بیمهها را تامین نماید مدنظر قرار گیرد؛ یا سناریویی انتخاب شود که با توجه به بازده سرمایهگذاریهای گذشته، اطمینان بیشتری از تحقق بازده سرمایهگذاریها طبق آن سناریو وجود داشته باشد. یا در حالتی پیشرفتهتر، بین سناریوهای مختلف، تحلیل حساسیت انجام شده و سناریویی انتخاب شود که واریانس متغیر تصادفی زیان آن حداقل باشد. به عنوان رویکردی دیگر، ممکن است پس از مرور نظاممند پیشبینیهای اقتصاد کلان، سناریوهای ممکن قابل تحقق (و دنباله نرخهای سود فنی متناظر با هر کدام) احصا شده و برای هر سناریو یک احتمال تخصیص داده شود و سپس سناریوها برای پیشبینی مورد استفاده قرار گیرند. در مدلهای پیچیدهتر، در هر سناریو متغیرهای دیگری مانند مخارج و هزینهها و نرخ بازخرید را طوری تعیین میکنند که با نرخهای سود متناظر سازگار باشند.
مدلهای تصادفی بر پایه تحلیل دادههای گذشته. در این حالت مدلهایی برای تعیین نرخ سود فنی در هر سال در نظر گرفته میشوند که داده محور بوده و انتخاب مدل و برآورد پارامترهای آن بر اساس مشاهدات گذشته هستند، به نحوی که نرخ سود فنی هر دوره، بر مبنای مقادیر متغیرهای آن دوره، از مدل استخراج میشود. بسته به آنکه دادههای مالی گذشتهای که مورد استفاده قرار میگیرند، فرض استقلال و هم توزیعی نرخهای سود سالانه را تایید یا رد کنند، میتوان از مدلهای مبتنی بر این فرض یا مدلهایی استفاده کرد که وابستگی نرخهای سود سالانه را لحاظ میکنند. هر دو طبقه از این مدلها را هم میتوان به دو دسته دیگر تقسیم کرد، دسته اول، مدلهایی که فرض میکنند تمامی اطلاعات اقتصادی مرتبط، در مشاهدات نرخ بهره گذشته متبلور شدهاند (مدلهای سری زمانی) و دسته دوم، مدلهایی که نرخ بهره را به عنوان یک متغیر وابسته به سایر متغیرهای اقتصادی لحاظ شده در مدل برآورد میکنند.
مدلهای تصادفی وابسته به ویژگیهای مفروض بازار سرمایه: این رویکرد، از یافتههای اقتصاد مالی برای مدلبندی استفاده میکند. مثلا بر مبنای آموزههای اقتصاد مالی، پیش بینی شرایط مالی آتی، در قیمتهای امروز اوراق بهادار و روابط بین آنها مستتر است (کارایی بازار). لذا میتوان با استفاده از منحنی عایدی، ارتباط بین نرخهای عایدی و تاریخهای سررسید متناظر، مدلهای تصادفی برای نرخهای سود آتی در نظر گرفت.
به منظور استخراج نکاتی در ارتباط با شیوه تعیین نرخ بهره فنی و رویکردهای مختلف نظارتی پیرامون آن، به بررسی تجارب جهانی در این موارد پرداخته شده است. برای این منظور، ضمن جستجو و بررسی مقالات و مستندات موجود در این زمینه، مکاتباتی نیز با برخی نهادهای ناظر انجام شد. بر این مبنا میتوان گفت در حالت کلی، رویکردهای مندرج در جدول زیر به منظور تعیین حداکثر نرخ بهره فنی وجود دارد:
مقایسه نظامهای مختلف در نحوه تنظیم حداکثر نرخ بهره فنی
نظام
|
نظامهای تقریبا مبتنی بر قاعده
|
نظام های کاملا مبتنی بر قاعده
|
نظامهای مبتنی بر اصول
|
ویژگی و مبنای نرخ گذاری
|
üبکارگیری تجربه جاری و انتظاری آتی شرکتهای بیمه با احتساب انحرافات ناخواسته
|
üاعمال درصدی از عایدی اوراق قرضه یا سایر ابزارهای بلندمدت سرمایه گذاری
üمبتنی بر فرمول مشخص
|
üرویکرد آزادانه توام با ارائه توجیه فنی
|
کشورها
|
آلمان اتریش و سوئیس
|
ایالات متحده آمریکا
|
انگلستان
|
خصوصیات
|
رویکرد لباس تک اندازه برای همه
|
رویکرد یکسان برای همه
|
رویکرد اختصاصی
|
وضعیت اختصاصی شرکت بیمه گر در تعیین نرخ
|
موثر نیست
|
موثر نیست
|
موثر است
|
قاعده تعیین نرخ و رویکرد مقام تنطیمگر
|
تنظیم نرخ توسط مقام تنطیمگر
|
مقام تنطیمگر بر تنطیم نرخ دخالت نمی کند (قاعده- مبنا)
|
مقام تنطیمگر بر تنطیم نرخ دخالت نمی کند (اصول- مبنا)
|
نرخهای موثر در تعیین نرخ حداکثر بهره فنی
|
اوراق قرضه دولتی با گرید AAA
|
اوراق قرضه شرکتی با سررسید بیش از 20 سال (با گردیدهای AAA تا BAA)
|
وابسته به استراتژی خاص سرمایهگذاری شرکت بیمهگر دارد
|
دوره زمانی ملاحظه نرخهای مبنای مورد استفاده در تعیین نرخ حداکثر بهره فنی
|
5 یا 10 سال
|
12 تا 36 ماه
|
وابسته به استراتژی خاص سرمایهگذاری شرکت بیمهگر دارد
|
همچنین، جزئیات سازوکار نحوه تعیین نرخ بهره فنی به تفکیک کشورهای مذکور در جدول زیر ارائه گردیده است.
جزئیات رویکردهای تعیین نرخ حداکثر بهره فنی به تفکیک کشور
کشور
|
توضیحات
|
سازوکار
|
آلمان
|
نرخ تضمین میتواند از نرخ فنی مورد استفاده در محاسبه ذخایر متفاوت باشد. هرچند نرخ بهره فنی به صراحت دارای سقف مشخصی است با این حال در خصوص نرخ تضمین چنین محدودیتی وجود ندارد و از نظر قوانین و مقررات حاکم صرفا مقید بدان شده است که حق بیمه میبایست به میزان کافی در حدی باشد که بتواند ذخایر کافی ایجاد گردد.
|
بر اساس آخرین تغییرات اعمال شده در مقررات بیمه سپرده کشور آلمان در سال 2012، حداکثر نرخ بهره فني بهصورت دو مرحلهای تعیین می شود. بر این اساس براي 15 سال نخست قرارداد، حداكثر نرخ بهره فني بهصورت 70 درصد متوسط پنج ساله نرخ سواپ 10 ساله یورو فاقد کوپن است. براي سالهاي باقيمانده قرارداد نیز حداكثر نرخ بهره فني معادل با 50 درصد « نرخ آتی نهائی توانگري ΙΙ» تعیین میشود.
|
انگلستان
|
برای قراردادهای سنتی بیمه زندگی بلندمدت، حداکثر نرخ ارزشگذاری (یعنی نرخ فنی محاسبه ذخایر)، 97.5 درصد عایدی موزن شده مبتنی بر ریسک دارایی پوششدهنده تعهدات مرتبط است.
به صورت عمومی عایدی موزون شده بر مبنای ریسک با رویکردی احتیاطی و حاشیه سود کافی و با لحاظ انحرافهای گریزناپذیر ناشی از رخدادهای غیر قبال پیشبینی و نیز ریسک اعتباری مرتبط تعیین گردد.
|
بر اساس درآمدهاي جاري و انتظاري آتي داراییهای شركتهای بیمه با مدنظر قرار دادن حاشیهای برای انحراف ناخواسته
|
آمریکا
|
«نرخ ارزشگذاری قانونی» برای «بیمهنامههای زندگی مختلط پس انداز» سنتی به صورت سالانه در هر سال تقویمی از رابطه زیر محاسبه میشود: I=0.03+w(R1-0.03)+w⁄2(R2 -0.09)
که در آن Iنرخ ارزیابی اولیه بوده و R1=min(R;0.09) و R2=max(R;0.09). و R گویای نرخ مرجع است و w نیز عامل وزن است.
|
«حداکثر نرخ ارزشگذاری قانونی» به صورت مکانیزمی پویا تغییر یافته و از سالی به سال دیگر تغییر میکند که این تغییرات وابسته به بازدهی متوسط از اوراق قرضه شرکتی رتبهبندی شده توسط دولت این کشور است.
|
اتریش
|
شباهت دیگر موجود بین نظام بیمهای اتریش و آلمان در این خصوص پیرامون بکارگیری ابزار ذخیرهگیری مشابه ZZR است.
|
درصدی از متوسط بازده تاريخي اوراق قرضه دولتي بهعنوان حداکثر نرخ بهره فنی منظور میشود و این نرخ برای تمامی شرکتهای بیمه یکسان است.
|
سوئیس
|
|
نرخ بهره فنی برای محاسبه حق بیمه بیش از 60 درصد میانگین متحرک 10 ساله نرخ مرجع که توسط « اداره نظارت بر بازار های مالی سوئیس» تعیین شده و مبنای آن نیز بازدهی اوراق قرضه دولتی با سررسید 10 ساله است.
|
ترکیه
|
به منظور تعیین نرخ بهره فنی و تضمینی باید عواملی از قبیل نوع و مدت بیمه نامه، نرخهای عایدی، تورم، استراتژیهای سرمایهگذاری و... وارد مدل شوند.
|
با وجود اینکه وزارت خزانه داری کشور ترکیه در خصوص نرخ بهره فنی محصولات بیمه زندگی و مستمری محدودیتهایی را اعلان نموده است، این اجازه را به شرکتهای بیمه میدهد تا در صورت ارائه توجیهات فنی و اخذ تائیده نرخهای بهره فنی پیشنهادی را اعمال نمایند. بر اساس مقررات کشور ترکیه این امکان وجود دارد که بر اساس الزامات رقابتی نرخ بهره فنی متقاوتی نسبت به نرخ بهره مورد اعمال در ذخیرهگیری مورد استفاده قرار گیرد. با این وجود اعمال نرخهای متفاوت نیز باید با ارائه توجیهات فنی همراه باشد. نرخ بهره تضمینی که در بحث مشارکت در منافع مورد استفاده قرار میگیرد به مدت زمان بیمه نامه، نوع بیمه نامه، نوع دارایی ها و استراتژیهای سرمایه گذاری وابسته است.
|
استرالیا
|
|
بر اساس استعلام از انجمن اکچوئری کشور استرالیا، با توجه به این واقعیت که نظام قیمتگذاری در استرالیا تعرفهای نمیباشد استفاده از نرخ بهره فنی و تضمینی موضوعیت ندارد.
|
ایران
|
نرخ بهره فنی و نرخ بهره تضمینی در دو سال اول 16 درصد، سال دوم تا چهارم 13 درصد و مازاد بر چهار سال 10 درصد میباشد.
|
بر اساس آییننامه 68 و سایر دستورالعملهای بیمه مرکزی که به صورت دورهای بازبینی میشود.
|
معمولا هر کدام از محصولات بیمه زندگی بایستی متناسب با ماهیت خود ، نرخهای بهره و سازکار مجزا و متناسبی داشته باشند. در بازار بیمه آمریکا، نرخ بهره ارزشگذاری قانونی در مستمری با حق بیمه یکجا بالاترین میزان را به خود اختصاص داده است. بدین مفهوم که نرخ بهره تضمینی در این محصول بیشترین میزان است. پس از آن، مستمری زیر 5 سال بالاترین نرخ بهره تضمینی را به خود اختصاص داده است. مستمری های 5 سال تا 10 سال در رتبه بعدی قرار دارند. مستمری بالای 20 سال و بیمههای زندگی با مدت زمان 20 سال و بالاتر دارای کمترین نرخ بهره ارزشگذاری قانونی در بین محصولات شرکتهای بیمه زندگی و مستمری می باشند. نتایج گزارش حاضر نشان می دهد که با توجه به نوع محصولات و مدت زمان بیمه نامه ها، به طور میانگین نرخ های بهره فنی محصولات بیمه مستمری از نرخ های بیمه سایر محصولات 15 درصد بیشتر است.
در خصوص آسیبشناسی نظام نظارت بر نرخ سود فنی در کشور، با توجه به تجربیات جهانی و مبانی نظری مواردی احصا شده و سپس مبنای نظرسنجی از خبرگان مربوطه قرار گرفت. بر مبنای تحلیل پرسشنامههای تکمیل شده توسط خبرگان و نتایج حاصل شده قبلی، نکاتی به شرح زیر قابل جمعبندی هستند:
· بر اساس آییننامه شماره 68 الگوی در نظر گرفته شده در ایران مشابه کشورهایی است که "نرخ حداکثر" را برای نرخ بهره فنی اعلام میکنند، با این تفاوت که در مقررات ایران امکان افزایش این نرخ برای یک شرکت مشخص در صورت ذخیرهگیری کافی در نظر گرفته نشده است.
· مبنای تعیین نرخ سود فنی و ارتباط آن با سایر متغیرهای اقتصادی مانند نرخ بازده/سود نظام مالی، تصریح نشده است. این امر زمانی حائز اهمیت است که بدانیم از زمان آخرین بازنگری نرخهای سود فنی در تابستان 1395 تاکنون (1399)، و با وجود نوسانات عمده اقتصادی و تغییرات نرخهای سود بانکی، بازنگری دیگری در این نرخها اعمال نشده است. اگرچه در مکاتبات با شرکتهای بیمه خارجی مشخص شد که عمده شرکتهای پاسخ دهنده از رویکردهای سری زمانی مبتنی بر دادههای گذشته استفاده میکنند، اما در ایران، عمده خبرگان معتقد بودند که بایستی متغیرهای ساختاری در محاسبه نرخ سود فنی لحاظ شود. به طور دقیقتر، با توجه به ثبات کمتر اقتصاد ایران نسبت به کشورهای توسعه یافته و همچنین تورم مزمن بلندمدت آن، یافتههای این پژوهش نشان میدهند که نرخ تورم، نرخ سود بانکی و نرخ ارز و طلا مهمترین متغیرهایی هستند که بایستی در بازنگری نرخهای بهره فنی یا مدلبندی آن مد نظر قرار بگیرند.
آسیب دیگر مربوط به آزادی عمل مطلق شرکتهای بیمه تا سقف تعیین شده نرخ بهره فنی است. به نحوی که شرکتهای ضعیف نیز میتوانند بدون هیچ مشکلی، حداکثر نرخ سود فنی را مبنای عمل خود قرار دهند، حال آنکه توانمندی آنها در ایفای تعهدات مربوطه بسیار متفاوت است.